از همه عزيزاني كه اين مدت من رو همراهي كردن ممنونم ؛
.
نمي خوام موعظه كنم و براي رفتنم دليل بيارم اما احساس مي كنم كه بايد براي چند روز، چند ماه، يا هميشه از نوشتن دور باشم...
.
.
.
شايد اينطور بهتر باشه
.
.
.
ماده 2 - حكم قصاص نفس پس از
احراز قطعيت آن توسط دادگاه بدوي صادر كننده رأي و نيز طي
مرحله استيذان از ولي امر مسلمين و تنفيذ آن از سوي رييس قوه قضاييه ، با
اذن ولي دم يا اولياء دم به موقع اجراء گذاشته خواهد شد؛
ماده 5 - عروض جنون ، ارتداد و
يا بيماري محكوم يا مستحاضه بودن محكوم عليها مانع اجراي حد يا قصاص يا اعدام نيست
. ليكن ، در مورد محكوم مريض چنانچه طبق نظر و تجويز پزشك قانوني و يا پزشك معتمد و
تأييد قاضي صادر كننده حكم بدوي يا دادستان مربوط مرض وي در حدي باشد كه مانع انجام
تشريفات اجرا مقرر در اين آيين نامه باشد ، اجراي حكم تا رفع مانع به تأخير مي افتد.
ماده 6 - در ايام بارداري و نفاس زن حكم اعدام يا حد يا قصاص نفس اجرا نمي شود .همچنين است بعد از وضع حمل چنانچه به تجويز پزشك قانوني يا پزشك معتمد وتأييد قاضي صادر كننده حكم يا دادستان مربوط ، اجراي حكم موجب لطمه به سلامتيطفل به سبب قطع شير مادر باشد كه در اين صورت اجراي مجازات تا رسيدنطفل به سن 2 سالگي به تعويق خواهد افتاد.
ماده 7 - پس وصول حكم قطعي و دستور اجراي آن از
سوي دادگاه صادر كننده ، مرجع قضايي مجري حكم موظف است حداقل 48 ساعت قبل از زمان
اجراي حكم مراتب را به مقامات و اشخاص زير اطلاع داده و از آنها بخواهد جهت انجام
وظيفه محوله در محل اجراي حكم حاضر شود :.
.
الف - قاضي صادر كننده حكم بدوي ، در
صورتي كه حضور وي به موجب قانون لازم باشد.
ب - رييس اداره زندان يا قائم مقام
وي براي تهيه مقدمات اجراي حكم و حفظ نظم در داخل محوطه زندان و يا همكاري با
مأمورين نيروي انتظامي براي تسليم زنداني در صورتي كه حكم در خارج از محوطه زندان
اجرا مي شود.
ج - فرمانده نيروي انتظامي محل يا قائم مقام وي.
د - پزشك قانوني يا پزشك معتمد (چنانچه در محل، پزشك قانوني نباشد) براي معاينه محكوم و نيز
اعلام نظر را جع به وضعيت جسماني وي قبل از اجرا و معاينه جسد پس از اجراي حكم.
هـ - يكي از روحانيون يا افراد بصير براي انجام تشريفات ديني و مذهبي و اگر
محكوم به يكي از اديان رسمي شناخته شده باشد ، نماينده رهبر ديني مربوط يا نماينده
وي ؛ در هر صورت ، عدم حضور اين افراد مانع از اجراي حكم نمي باشد.
و - منشي دادگاه برا ي قرائت حكم قبل از اجرا.
ز - اولياء دم مقتول يا وكيل آنها.
ح - وكيل محكوم عليه ؛ عدم حضور وكيل ياد شده مانع از اجراي حكم نمي باشد.
ط - شهود ، در صورتي كه حضور شهود به موجب قانون لازم باشد.
ماده 8 - قبل از اجراي حكم ، پزشك قانوني يا پزشك معتمد به
اتفاق قاضي مجري حكم به محبس محكوم رفته ، او را معاينه و اعلام نظر مي كند . در
صورتي كه از نظر جسمي مانعي براي اجراي حكم نباشد قاضي مجري حكم به محكوم اطلاع مي
دهد چنانچه تقاضاي ملاقات با اشخاصي را دارد اظهار نمايد . در صورت تقاضاي ملاقات ،
اشخاص مورد نظر محكوم عليه - به شرطي كه قبول تقاضا موجب تأخير اجراي حكم نشود - به
محل حبس دعوت مي شود.
ماده 9 - پس از حضور فرد يا افراد مورد تقاضا ، رييس زندان يا
قائم مقام وي ترتيب ملاقات محكوم را با آنان مي دهد . محكوم حق دارد هر گونه مطلبي
را در حضور مرجع قضايي مجري حكم يا بدون حضور وي به ملاقات كنندگان كتباً يا شفاهاً
اظهار كنند . فقط رييس زندان يا قائم مقام وي بايد در جريان ملاقات و بيان اظهارات
حاضر باشد؛
با وجود كلمه "فقط" در ماده بالا، من كه متوجه نشدم بالاخره محكوم حق دارد بصورت خصوصي با ملاقات كنندگان صحبت كند يا نه؟....ظاهراً در قوانين منحصر به فرد ما اجازه فكر كردن و داشتن حريم خصوصي از محكومين صلب مي شود!
ماده 10 - روحاني يا فرد بصير دعوت شده ، بايداقدامات زير را انجام دهد :.
1- تذكر به محكوم مبني بر توبه !
2- تذكر به محكوم مبني بر اينكه چنانچه وصيتي دارد اعلام نمايد .
3- تذكر به محكوم براي غسل ميت و تحنيط و تكفين خود در مورد قصاص نفس و رجم.
.
ماده 11 - در صورتي كه محكوم غير مسلمان باشد قبل از اجراي حكم
آداب ديني مذهبي لازم مطابق مقررات دين و مذهب وي به عمل خواهد آمد . عدم حضور رهبر
ديني مربوط يا نماينده وي ، مانع از اجراي حكم نخواهد بود . (به زبان خودمان يعني
كشك )
ماده 12 - اگر محكوم خوردني يا آشاميدني تقاضا كند مأمورين مكلف به تهيه آن هستند
مگر اينكه تقاضاي وي فقط براي تأخير اجراي حكم باشد . تشخيص اين امر با مرجع قضايي
مجري حكم است.
ماده 14 - اجراي قصاص نفس ، قتل و اعدام ممكن است بصورت حلق
آويز به چوبه دار و يا شليك اسلحه آتشين و يا اتصال الكتريسته و با به نحو ديگر به
تشخيص قاضي صادر كننده رأي انجام گيرد !
تبصره - در صورتي كه در حكم صادره نسبت
به نحوه و كيفيت اعدام ، قصاص نفس و قتل ترتيب خاصي مقرر نشده باشد ، محكوم به دار
كشيده مي شود !
ماده 15 - زمان اجراي حكم ، اول طلوع آفتاب خواهد بود ، مگر اينكه دادگاه زمان خاصي
را تعيين كرده باشد و اجراي حكم حسب مورد با مأمورين زندان يا نيروي انتظامي است ،
ولي در مورد قصاص نفس ولي دم مي تواند شخصاً محكوم را قصاص كرده يا وكيل بگيرد.
ماده 16 - مأمورين اجراي حكم موظفند قبل از اجراي حكم ابزار و
ادوات و آلات اجرا را دقيقاً مورد معاينه و بررسي قرار داده و از استحكام و آماده
بودن آنها براي اجراي حكم اطمينان حاصل كنند. وسايل مذكور نبايد به گونه اي باشد
زايد برآنچه اقتضاي اجراي حكم است موجب شكنجه ، تعذيب و يا مثله شدن محكوم گردد
همچنين ، كليه عمليات اجرايي بايد با كمال آرامش و بدون اعمال خشونت، توسط افراد
خبره انجام شود.نحوه اجراي حكم به دست افراد خبره !*****************.
ماده 17 - نظارت بر صحت اجرا و رعايت تشريفات لازم و عدم تأخير
و تعطيل آن با مقام قضايي مجري حكم است . پس از رعايت تشريفات و شرايط مذكور ،
محكوم تحت الحفظ به محل اجراي حكم آورده مي شود و سپس با اجازه مقام قضايي مجري حكم
، منشي دادگاه متن حكم را با صداي بلند قرائت مي كند و پس از آن بلافاصله به دستور
مقام مذكور ، حكم طبق مفاد مندرج در آن به اجرا در مي آيد.
ماده 18 - پس از اجراي حكم ، چنانچه به تشخيص پزشك قانوني يا
پزشك معتمد اطمينان مرگ محكوم حاصل شود ، از محل اجراي حكم خارج و جسد تحويل پزشك
قانوني مي شود . چنانچه كسان محكوم جسد را مطالبه نمايند به تشخيص و دستور مقام
قضايي مجري حكم تسليم آنان مي شود والا طبق مقررات شرعي و قانوني (بدون غسل و كفن و
در لعنت آباد)، دفن خواهد شد . در فرض اخير ، دولت كليه هزينه ها را از بيت المال
پرداخت مي كند.
فرداي روزی بود که قرار بود من
به همراه چندتا از بچه ها به جبهه اعزام بشیم . با اینکه خیلی دوست داشتم جنگ رو از
نزدیک احساس کنم اما خیلی نگران بودم شاید به خاطر این بود که از مرگ میترسیدم .
اتفاقا از بین زندانیها چندتا خانم بودن که قرار بود فردا صبح اعدام بشن . جرم
اکثرشون سیاسی بود . و بعضی هاشون هم مجرد بودن (همینطور که میدونین اعدام خانمهای
مجرد طبق قوانین نانوشته جمهوری اسلامی ایران ممنوعه) شب بعد از شام و خوندن دست
جمعی دعای کمیل ، رئیس زندان همه بچه ها رو صدا کرد و گفت : برای برادرانی که فردا
به سلامتی عازم جبهه هستند خبر خوبی دارم . امشب شبی هست که میتونن از بین زنان
مجردی که قراره فردا اعدام بشن اونی رو که مایل هستن انتخاب کنن و حاج آقا رضایی هم تشریف آوردن تا هر زنی
رو که خواستن امشب موقتاً به عقد برادرا دربیارن و درواقع امشب زحمت خطبه عقد با حاج
آقاست…حالا برای سلامتی امام و اسلام صلوات جمیع خطب کن و…برای یک لحظه هراس عجیبی
تمام تنم رو فرا گرفت . اصلا فکر نمیکردم شبی که قرار بود شب اعزامم به جبهه باشه
شب عروسی هم باشه . به سمت سالنی رفتیم که دختران زندانی اونجا به صف ایستاده بودند
.. جالب اینکه بعضی بچه ها که همراه من بودند مجرد نبودند اما حاظر بودند که این
کار رو انجام بدند اما برخی ها با اینکه مجرد هم بودند نیامده بودند . با
دیدن دخترها یک لحظه میخواستم برگردم .
اما سهیل که یکی از دوستام بود و سه چهار سالی سنش از من بیشتر بود گفت کجا میری
مجید. وبا خنده ادامه داد نکنه میخوای ناکام از دنیا بری؟!از این شوخیش اصلا خوشم
نیومد اما هرچی بود وسوسه شدم که بمونم . در نهایت هر کدوم از بچه ها دختری رو
انتخاب کرد و حاج آقا رضایی که روحانی زندان بود یکی یکی دخترا رو به عقد چند ساعته
بچه ها در می آورد.یادمه بعضی از دخترا راضی به این کار نبودن اما چاره ای نبود.
محال بود رئیس زندان اجازه بده دختری باکره اعدام بشه. تقریبا برای هر کدوم از ما
یک دختر میرسید.نوبت من شد. دختری که انتخاب کرده بودم چهره معصومی داشت اسمش لیلا
بود . حاج آقا رضایی صیغه عقد رو خوند و منو لیلا حالا زن و شوهر بودیم. اونم چه زن
و شوهری…زنی که قرار بود فردا صبح اعدام بشه.از لیلا پرسیدم به چه جرمی به اعدام
محکوم شده ؟ گفت یک روز به همراه دوستش در یکی از جلسات حزب توده شرکت کرده و از
بخت بد همون شب مامورها ریختن تو خونه و همشون رو گرفتن.میگفت که برای اولین بار
بوده که تو جلسات سیاسی شرکت میکرده و فکر نمیکرده که روزی همچین اتفاقی براش
بیفته.ازم خواست که کاری براش بکنم.اما من فقط یک مامور بودم .چه کاری میتونستم
بکنم.کاری براش از دستم ساخته نبود.با خودم فکر میکردم لازمه امثال لیلا قربانی بشن
تا اسلام پایدار بمونه.بهترین و سخت ترین شب زندگیم همون شبی بود که تو زندان با
لیلا بودم.اون شب به سرعت گذشت . صبح لیلا رو بوسیدم و ازش خداحافظی کردم.گفتم
حلالم کن شاید شهید بشم.لیلا سرشو پایین انداخت و هیچی نگفت.چند دقیقه بعد از پنجره
میدیدمش که اونو همراه بقیه زنها به سمت اعدام میبرن.لیلا اولین
دختری بود که باهش بودم بخاطر همینم برام خیلی سخت بود.اون روز عازم جبهه شدم.چند
وقت بعد از بعضی بچه ها که تو زندان بودند شنیدم که وقتی پدر و مادر لیلا برای
تحویل گرفتن جنازه اش اومده بودن ۱۳۰۰ تومن از طرف دولت بهشون میدادن و میگفتن
دخترتون دیشب عروس شده اینهم مهریه اش
ماده 19 - از اجراي حكم صورت مجلس تهيه شده و به امضاي مقام
قضايي مجري حكم ، رييس اداره زندان يا نماينده وي ، فرمانده نيروي انتظامي محل يا
قائم مقام وي در صورت اجراي حكم در خارج از محل زندان ، پزشك قانوني يا پزشك معتمد
، منشي دادگاه ، اولياء دم يا وكيل آنها و وكيل محكوم عليه ( در صورت حضور ) مي رسد
و در پرونده مربوط ضبط ميگردد.
ماده 20 - در صورت صلاحديد مقام قضايي مجري حكم ، از مراسم
اجراي حكم توسط مسؤلين زندان يا مأمورين انتظامي حسب مورد فيلمبرداري يا عكس برداري
شده و عكس ها يا فيلم ها در پرونده محكوم بايگاني مي شود و خبر اجراي حكم با ذكر
نوع جرم و خلاصه رأي دادگاه در روزنامه ها منتشر مي گردد . در موارد استثنايي كه به
تشخيص رييس قوه قضاييه يا مقامات مجاز از طرف ايشان مصلحت ايجاب كند ، عكس محكوم در
حال اجراي حكم توسط رسانه هاي گروهي براي اطلاع عموم انتشار مي يابد.
ماده 21 - قبل از اجرا ، مرجع مجري حكم در صورت تشخيص قاضي صادر
كننده حكم مردم را از زمان اجراي حكم آگاه مي سازد و در هر حال لازم است حد اقل سه
نفر از مؤمنين در زمان اجراي حد حضور داشته باشند.
ماده 22 - مأمورين نيروي انتظامي يا زندان حسب مورد موظف اند
بدواً محل اجراي حد را به كيفيت مقرر در ماده 102 قانون مجازات اسلامي حفر
نموده و مقداري سنگ به اندازه هاي مقرر در ماده 104 همان قانون در محل اجراي
حكم آماده كنند . قاضي مجري حكم بدواً اقدامات انجام يافته به شرح فوق را بررسي
نموده و پس از تأييد دستور اجراي حكم را خواهد داد.
ماده 23 - چنانچه محكوميت به رجم بر اساس اقرار محكوم باشد هنگام اجراي حكم بدواً
قاضي صادر كننده رأي سنگ مي زند و سپس ديگران . ولي اگر محكوميت بر اساس شهادت شهود
باشد اول شهود سنگ مي زنند و سپس قاضي ياد شده!
ماده 24 - در اجراي حد صلب محكوم را به چوبه دار كه شبيه صليب
تهيه شده ، در حالتي كه پشت به صليب و رو به قبله ! بوده و پاهايش مقداري از زمين
فاصله عمودي داشته مي بندند و به مدت سه روز تحت حفاظت و مراقبت مأمورين نيروي
انتظامي به همان حال رها مي كنند . پس از انقضاي سه روز ، او را از چوبه دار پايين
مي آورند اگر فوت كرده باشد پس از انجام مراسم مذهبي دفن و در غير اينصورت او را
رها مي كنند و چنانچه نياز به ارائه خدمات پزشكي داشته باشد اقدامات درماني بلامانع
خواهد بود.
ماده 27 - اجراي شلاق به وسيله نوار چرمي به هم تابيده بطول
تقريبي يك متر و به قطر تقريبي 5/1 سانتي متر انجام مي شود.
ماده 28 - حتي المقدور دست و پاي محكوم به محل اجراي حكم بسته
مي شود تا از حركات اضافي محكوم كه ممكن است منجر به اصابت شلاق به نقاط ممنوعه شود
جلوگيري بعمل آيد.
ماده 29 - مجازات شلاق چنانچه در فضاي سرپوشيده اجرا شود بايد
دماي هواي آن معتدل باشد و چنانچه در فضاي باز اجرا شود نبايد دماي هوا بسيار سرد
يا بسيار گرم باشد . در نقاط سردسير سعي مي شود در ساعات گرمتر و در نقاط گرمسير در
ساعات خنكتر حكم اجرا گردد !ماده 30 - اجراي حد شلاق از حيث شدت و ضعف ضربات به ترتيب زير است :
.حد شلاق زنا و تفخيذ شديدتر از حد شرب خمر استو حد شرب خمر شديدتر از حد قذف و قوادي است !.......32 - اجراي حد محكومين اناث به نحو نشسته و با لباسي كه
بدن آنها بسته باشد اجرا مي شود ..ماده 33 - شلاق هاي حدي محكومين ذكور به نحو ايستاده اجرا مي شود و در حد زنا و تفخيذ و شرب خمر در حالي است كه پوشاكي غير از ساتر عورت نداشته باشد و در حد قوادي و قذف از روي لباس معمولي اجرا مي شود.
.ماده 34 - اجراي شلاق تعزيري با رعايت ماده 288 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور كيفري به نحو زير انجام مي شود :
.الف- شلاق در حالتي كه محكوم بر روي شكم خوابيده و پوشش او لباس معمولي است به پشت بدن بجز سر و صورت و عورت زده مي شود .
ب- شلاق به نحو يكنواخت و بطور متوسط زده ميشود..........
اين آيين نامه در اجراي ماده 293 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب درامور كيفري در كميسيون امور قضايي و حقوقي مجلس شوراي اسلامي در 36 ماده و 7 تبصره به تصويب رييس قوه قضاييه رسيد.رييس قوه قضاييه - سيد محمود شاهرودي
.
.
وَاللاَّتِي يَأْتِينَ
الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ
فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ
الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً.
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى
النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ
أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ
اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي
الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ
سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا.
روزي عمر مشغول صحبت بود که
زنش در ميان حرف اودرآمد، عمر به او (زنش) گفت : تو بازيچه هستي، اگر به تو حاجت
بود، صدا مي زنم
امرو، يکي ديگر ازاصحاب محمد
ميگويد : " زنان لعبت اند، انتخاب کن
قال النبي:انما المراة لعبة فمن اتخذها
فليصنها
خداوند متعال زن را از لحاظ
رواني و فزيکي چنان آراسته است که باعث ارضاي شهوات مرد ميشود و مرد در معاشرت با
او بيشتر از آنچه که زن تمايلاتش در مرد ارضاء شود، لذت مي برد. نه فقط اين، بلکه
زن همچنين خوشي اش را در احساس اين چنيني مي يابد
ثلاثة لا تقبل لهم صلاة و لا
تصعد لهم حسنة العبد الأ بق حتي إلي مواليه و المرأة الساخط عليها زوجها و السکران
حتي يصحو / (البيهقي)
ايما امرأةماتت و زوجها عنهاراض دخلت الجنة
من حق الزوج علي الزوجة ان لو سال منخراه دما وقيحا و صديدأ
فلحسته بلسانها ما أذت حقه
حکي علي ابن عمر... و کانَ مِن زهاد الصاحبة وَ علما ئهم اِنه
کانَ يفطر مِن الصوم عليَ الجماعِ قبل الا کل، ورَبما جامع ثلاثاً مِن جواريه في
شهرِ رمضان قبلَ العشاء الاخيرة
نبي الله کانَ يطوفُ علي نِسائه في الليلةِ الواحِدة و لهُ
يومَئذ تِسعَ نستوة
سويَ (الله) في السهوُلة وَ الَيسَ بَينَ الحُرة الواحِدة و
بينَ الا مَاء مِن غَير حَصر، ولمعري إنهن اقل تبعَة و اخفَ مؤنة مِن المهَائر، لا
عَليکَ اکثرت مِنهُن ام اقللت، عدلتَ بينهُنَ فِي القسمَ أم لم تَعدَل، عَزلت
عَنهُم أم لَم تعزَل
کسیکه زوجه کمتر از 9 سال دارد، وطی او برای وی جایز نیست و چه
اینکه زوجه دایمی باشد و چه منقطع ؛ و اما سایرکام گیریها از قبیل لمس به شهوت و
آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هرچند شیرخواره باشد و اگر قبل از 9 سال او را وطی
بکند اگر افضا نکرده باشد به غیر از گناه چیزی بر او نیست و اگر افضا کرده باشد
یعنی مجرای بول و مجرای حیض او را یکی کرده باشد و یا مجرای حیض و غایط او را یکی
کرده باشد تا ابد وطی بر او حرام می شود لاکن در قسمت دوم، حکم بر احتیاط است و در
هر حال بنا بر اقوی بخاطر افضا از همسری او بیرون نمی شود در نتیجه همه احکام زوجیت
بر او مترتب می شود
س 1307 ـ مردى به عنوان حلّيت در روابط و رفت و آمد، دختر
خردسالى (حدود پنج ساله) را به مدت چهار سال صيغه نموده است؛ اينك در صورت بذل وقت،
آيا ازدواج با مادر اين دختر، شرعاً امكان پذير است يا حرمت ايجاد شده، و امكان
ندارد؟ج - خیر ازدواج با مادر اين دختر، شرعاً حرام می شود
٢٤١٠ - اگر كسى دختر نابالغى را براى خود عقد كند و پيش از آنكه
9 سال دختر تمام شود، با او نزديكى و دخول كند، چنانچه او را افضا نمايد هيچ وقت
نبايد با او نزديكى كند
٢٤٢٩ - پدر و جد پدرى ميتوانند براى محرم شدن، يك ساعت يا دو
ساعت زنى را به عقد پسر نابالغ خود در آورند و نيز ميتوانند دختر نابالغ خود را
براى محرم شدن، به عقد كسى در آورند ولى بايد آن عقد براى دختر مفسده نداشته
باشد
وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن
نَّارِ السَّمُومِ
اعتقاد به جن،
اعتقادی است که از اسطوره های بابلی به معتقدات اعراب عصر جاهلیت و از آنجا به قرآن
و به معتقدات اسلامی راه یافته است. در اساطیر بابلی اوتوکوها (اجنه) موجوداتی
ناپیدا بودند که از آتش آفریده شده بودند و به دو گروه خوب و بد تقسیم میشدند که
هردوی آنها ارتباط تنگاتنگی با آدمیان داشتند. اجنه خوب اختصاصاً "شدو" نامیده
میشدند حامی و نگهبان مردمان در برابر خطرات روزمره زندگی و در عین حال خطرات
ناشناخته دیگری بودند که آدمیان بر آنها آگاه نبودند ولی جنیان از این خطرات خبر
داشتند. این اجنه در سفر و در حضر و حتی در کوچه و بازار آدمیان را بی آنکه دیده
شوند، همراهی میکردند و در هنگام جنگ آنها را از تیر دشمن محفوظ میداشتند. در
مقابل، اجنه بد، که "ادیمو" خوانده می شدند پیوسته در پی آزار آدمیان بودند و برای
آنها انواع بیماری های گوناگون همراه می آوردند یا آنها به جنایت تشویق میکردند و
گله هایشان را از میان میبردند و خانواده ها را به جدائی میکشاندند؛ این گروه از
اجنه شرور بر خلاف سایر جنیان ازدواج نمیکردند و فرزندانی به بار نمی آوردند؛ انواع
هفتگانه ای از آنها که در کوهستان مغرب زاده شده بودند عادتا در ویرانه ها یا در
زیر زمین می زیستند و آدمیان میتوانستند آنها را از پاهای سم دارشان بشناسند و برای
دفع شرشان از کاهنان و جادوگران کمک گیرند. در عوض جنهای خوب نه تنها میان خودشان
ازدواج میکردند، بلکه میتوانستند با آدمیان نیز در آمیزند...در قرآن این عقیده
بابلی و عربی دوران جاهلیت، که مانند آنرا به صورتهاي مختلف در افسانه های یونانی،
فینیقی و آشوری هم میتوان یافت، به صورت یک واقعیت آسمانی ارائه شده
است :
به روایت قرآن، در
دوران پیش از نزول {!} این کتاب گروهی از اجنه کوشیده بودند خود را به آسمان
برسانند تا در آنجا استراق سمع کنند و از اسرار عالم بالا آگاه شوند ولی این جنیان
پس از نزول قرآن دریافتند که آسمان شدیداً تحت مراقبت است و اجنه ای که قصد رخنه
بدان را داشته باشند هدف تیر شهاب ملائک پاسدار قرار
میگیرند (جن، 8 و 99)
البته بايد توجه داشته باشيم كه ادبیات اسلامی و احادیث و اعتقادات جهان اسلام، با استناد به آیات قرآن ، همواره نقش مهمی برای جن ها در زندگی روزمره مسلمانان قائل شده اند!
محدث معروف
قرن هشتم هجری، ابن عبدالله الشبلی در کتاب "فی احکام
جن" در 112 فصل {!} ، چند هزار حدیث در ارتباط با اجنه گرد آوری کرده است که
از جمله آنها حدیثهای مربوط به سگهایی است که در اصل جن
هستند، و کسانی که با دست چپ کار میکنند یا مینویسند و
اجنه در آنها رخنه کرده اند{!} و جن هائی که بطور نامشروع با زنان نزديكي
میکنند، و جنیانی که زنان را از شوهرانشان میربایند، و جنهای
فقیه ! که فتوا صادر میکنند، و...
موجودات، درهمين موجوداتی کهما با چشم میبینیم خلاصه نميشوند و علاوه بر موجودات عادی
مثل انسان، حیوانات، گیاهان، کوهها و ...یک سری موجوداتی هستند مانند خدا،
فرشتگان، عالم برزخ و جنها که به دلیل جسمانی نبودنشان ما
توانایی دیدنشان را نداریم !
ولي براساس آیه 27 سوره اعراف آنها ما را میبینند و ما آنها را نمی بینیم؛..اما به صرف اينكه قرآن به وجود چنین موجوداتی گواهی میدهد، ما هم بايد بپذيريم !.
جنها موجوداتی
حقیقی و واقعی بوده {!} و
دارای جنس مذکر و مونثند و دارای قدرت عجیبی میباشند،
اما با وجود این، در
حالات عادی دیده نمیشوند و محکمترین دلیل
برای اثبات وجود
آنان، آیات نورانی قرآن و روایات معصومین علیهم السلام
است که نمیتوان به آنها
خدشهای وارد نمود {؟} و علاوه بر آنها برخی
افراد نیز در شرایط مختلف آنها را دیده
{!} و حتی عدهای آنها را احضار
نمودهاند {!} که این نیز دلیل بر وجود این موجودات
است؛
از آیه 130 سوره
انعام استفاده میشود که جنها پیامبرانی از جنس خودشان دارند و علاوه بر آن از
مراجعه به سوره جن و آیات دیگر قرآن مثل سوره احقاف آیات 32 -29 مشخص میشود که
پيامبر اسلام برای آنها نیز پیامبر است !
گروهی از جنها بر
اساس آیه 2 سوره جن، آیات قرآن را شنیده و پس از شنیدن آن به آنها ایمان آوردند...
علاوه بر آن، از جنها، کسانی هستند که علاوه بر مسلمان بودن، به ولایت امام علی
علیه السلام و ائمه معصومین علیهم السلام ایمان دارند و شیعه آنان
هستند. یکی از آن جنهای مومن بنام "زعفر"، رهبر شیعیان اجنه بوده که فوت او در زمان
زندگي آیت الله بروجردی اتفاق افتاد و حتی پس از آنکه علما {!} از فوت "زعفر" اطلاع
یافتند، مجالس عزا و ختم برایش برپا کردند {!} پس از او، رهبری شیعیان اجنه را
فرزندش ، "سعغر" به عهده گرفته است. که هم اکنون نیز رهبری شیعیان جن را بر عهده
دارد. او همچون پدرش محب و عاشق اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
میباشد
با توجه به گفته هاي بالا و اظهارات و فتواهايي كه صادر شده است، میتوان نتيجه گرفت كه افرادي که جنها را انکار کنند، انکارشان منجر به انکار آیات قرآن شده و نتيجتاً این امر باعث کفر یا ارتداد آنان خواهد شد!
متاسفانه بايد گفت كه با رواج چنين خرافاتي در جامعه ما در چند دهه اخير و دامن زدن به آن توسط افرادي شياد و سودجو با استناد به احاديث و روايات و آيات قرآن، كه خود، در اصلشان ترديد وجود دارد، همواره شاهد كلاهبرداري ها، سوء استفاده ها و جناياتي هستيم كه لطمات جبران ناپذيري به جامعه و كلاً فرهنگ ما زده است ؛
نمونه هايي كوچك را در زير ميتوانيد مطالعه كنيد :
محمدابراهيم نصراللهي، معروف به شيخ نصربروجردي، يكي از علماي {!}
استان لرستان است كه هم اكنون در شهرستان قم سكونت دارند و اجتهاد معظم له در سحر و
طلسمات و نجوم و تسخيرات، از نظر فقهي مسلم و محرز گرديده است؛ اين استاد بزرگوار،
بيش از 50 تأليف منتشر شده و نشده در ابواب متعدد علوم {!} مختلف، ازجمله علوم
غريبه و امورات تله پاتي دارد كه معروفيت و شهرت او بين المللي است و هر روز ده ها
نفر از داخل و خارج كشور به جهت رفع گرفتاريها و مشاكل اجتماعي به معظم له مراجعه
ميكنند و اضافه بر آن، 30 سال است كه ايشان زلف خودش را با زلف گرفتاران گره زده
است {!} و بيش از 140 لوح " 100*100 " ؛ " 60*60 " ؛ " 40*40 " و... دارد . آثار اين
بزرگوار در اكثر زيارتگاهها، مساجد كشور و اماكن متبركه ديگر وجود دارد و نيز آثار
اين عارف سالك توسط ذهيرالاسلام نقوي در نيويورك امريكا و همچنين در كشور پاكستان
توسط برخي از فضلاي آن كشور، و در ممالك عربي توسط بعضي از فضلاي عرب ترجمه گرديده
است ؛ همچنين با اجازه ايشان عده اي از روحانيون كشورهاي تازه استقلال يافته شوروي
سابق، انواع الواح ايشان را به كرات، تكثير و در اختيار علاقه مندان قرار داده اند؛
ازجمله آثار ارزشمند معظم له كتابهاي "راهنماي گرفتاران" ، "هزار و يك ختم" ، "اداي
دين و قرض" ، "طور سينين" ، آية الكرسي (طلسم عظيم القدر) ، كتاب رمل و جفر كبار،
رساله اي كه هنوز منتشر نگشته و ده ها مقالات و كتب منتشر نشده ديگر، از جمله سحر و
ساحر و مسحور رساله فقهيه در بيان احكام و قواعد فقه رساله ديگر در احكام شك در
موضوعات و احكام شرعيه و غيره ؛ معظم له در ايام هفته در حسينه اي كه حاصل دسترنج
{!} خود ايشان مي باشد، مبادرت به رفع گرفتاري گرفتاران مي نمايد و
نيز در آن مكان به تدريس علوم غريبه و غيره اشتغال دارد...
.
قبل از اينكه مطلب را منتشر كنم، ياد موضوعي افتادم كه احتمالاً كمابيش خبرش را شنيده ايد و آن شايعه اي بود كه چندي پيش در بسياري از رسانه ها منتشر شد و آن (همانگونه كه در شرح تصوير زير ميبينيد) ديده شدن يك جن در غاري در كشور امارات و عكسبرداري از او بود اما بعداً مشخص شد كه طرف نه فقط جن نبوده كه حتي جاندار هم نيست !
.
از اين دست اتفاقات كم نيست و با جستجويي ساده ميتوان به دريايي از اين اطلاعات و تصاوير دست يافت كه اغلب با حقه هاي تصويربرداري يا ترفندهاي فتوشاپي منتشر شده اند...
نمونه
.
.
منابع
1. جعفر حمزه، دنیای ناشناخته جن
2. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن
3. احمد جدیری، از جن چه می دانید؟
4. میر ابوالفتح دعوتی، جن در قرآن
5. دكتر شجاع الدين شفا، تولدي ديگر
6. سايتهاي خبري jahannews ، seemorgh و سرمايه
7. محسن آشتياني، جنيان و جن زدگان
8. سيروس قمري، كليات نقش سليماني در علوم غريبه
.
.
فروهر بارها گفته بود كه آرزويي جز سعادت و سربلندي ايرانيان و اتحاد دوباره "ايران زمين" ندارد؛ وي براي تامين اين اتحاد، روش كوروش بزرگ را راهي عملي مي دانست و به همين لحاظ با مردم افغان و تاجيك و كردهاي خارج از مرزهاي ايران در ارتباط بود... وي دولت انگلستان را به خاطر ظلمهايي كه در طول قرون 19 و 20 نسبت به ايرانيان مخصوصاً تجزيه ايران كرده بود نمي بخشيد. او گفته بود كه انگليسي ها واژه هاي افغانستان و بلوچستان را بر سرزمين اصيلترين قوم ايراني گذاردند تا ناحيه شرقي آن را ببلعند و....وي بارها مخالفت خود را با اقدام نظام سابق در تغيير تقسيمات كشوري؛ جداكردن استان پارس از خليجش، جدا ساختن كرمان از ساحل دريا و تغيير نام مكران به بلوچستان و ... اعلام داشته بود و با طرح تقسيم خراسان كه از نظر او تنها به منظور ايجاد سمتهاي تازه خواهد بود موافق نبود و اين كار را زيان آور مي دانست.
پرستو فروهر
اما در همين رابطه فیلم مستندي از قتل داریوش و پروانه فروهر در 5 قسمت تهيه شده است؛
براي مشاهده اين مستند روي متن هاي زير كليك كنيد :
آنكه ناموخت از گذشت روزگار
هيـچ نامـوزد ز هيـچ آموزگار